آیین بزرگداشت «حافظ» برگزار شد
روایت دکتر نمازی از مقایسه حافظ و مولانا از منظر پدیدارشناسی
به همت معاونت فرهنگ و هنر مرکز پژوهش های علمی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران و با همکاری انتشارات دانشگاه علوم پزشکی تهران، به بهانه روز حافظ، آیین بزرگداشت «حافظ» با سخنرانی دکتر حمیدرضا نمازی برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی موزه ملی تاریخ علوم پزشکی ایران، دکتر حمیدرضا نمازی، رییس موزه ملی تاریخ علوم پزشکی ایران، در آغاز سخنان خود با اشاره به پیشینه دیرین ارتباط میان دانشجویان پزشکی و ادبیات در دانشگاه تهران گفت: از سال ۱۳۲۷ به پیشنهاد دکتر سیاسی ـ رئیس وقت دانشگاه تهران که پیشنهاد دهنده تاسیس یونسکو نیز بودندـ جلسات مشترک میان دانشجویان پزشکی و ادبیات آغاز شد. تالار ابنسینا در آن دوران محل مهمترین نشستهای ادبی کشور بود و خوشبختانه این سنت فرهنگی تاکنون تداوم یافته است.
وی در ادامه با بیان اینکه رویکرد او در این نشست «پدیدارشناسانه» است، افزود: در این نگاه، مفاهیم در طول تاریخ دگرگون میشوند. برای نمونه، واژهای مانند “شمع” در شعر حافظ به معنای روشنایی و نور از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده، اما امروز بیشتر جنبه نمادین دارد. بنابراین هر نسل، شعر کلاسیک را از چشمانداز مفهومی تازهای میخواند.
دکتر نمازی در بخش اصلی سخنان خود به مقایسه دیدگاه مولوی و حافظ در باب عشق پرداخت و گفت: در حالیکه حافظ عشق را ابتدا آسان و سپس دشوار میبیند، مولوی از همان آغاز عشق را آتشین و پرخون میداند. در نگاه مولوی، عشق رابطهای دو سویه است؛ عاشق و معشوق هر دو در آن سهم دارند، بر خلاف حافظ که ناز معشوق و نیاز عاشق را دو قطب متفاوت میبیند.
رییس موزه ملی تاریخ علوم پزشکی ایران همچنین افزود: مولوی با مفاهیمی چون “صید و صیاد” ساختار عشق را دگرگون میکند و نشان میدهد که گاه صید بودن برتر از صیادی است. در این نگاه، بازی میان عاشق و معشوق به هم میریزد و معناهای تازهای از عشق پدید میآید.
دکتر نمازی در بخش دیگری از سخنان خود تفاوت نگاه این دو شاعر به مفهوم "زیبایی" را نیز تحلیل کرد و گفت: در شعر حافظ، زیبایی جلوهای زمینی و محسوس دارد و بهروشنی در چهره و نگاه معشوق متجلی است؛ اما مولوی آگاهانه “لیلی” را زشت میبیند تا نشان دهد زیبایی حقیقی در درون و درک عاشق است، نه در ظاهر معشوق.
وی سپس با اشاره به مفهوم زمان در آثار این دو شاعر گفت: در شعر حافظ، زمان گذرا و انسانی است و شاعر از گذر عمر سخن میگوید؛ اما مولوی از زمان عبور میکند و حتی به مقام “امیر زمان” میرسد. برای او حال و لحظه، عین حضور الهی است.
رییس موزه ملی تاریخ علوم پزشکی ایران در پایان با تأکید بر ضرورت بازخوانی فلسفی و مفهومی متون کلاسیک افزود: باید ادبیات فارسی را با رویکردهای نوینی چون تاریخ مفهومی، پدیدارشناسی و تحلیل مناقشاتی مطالعه کنیم تا معناهای تازهتری از میراث ادبیمان به دست آوریم. در جهان امروز، گفتوگوی میان پزشکی، فلسفه و ادبیات نه تنها ممکن بلکه ضروری است.
ارسال نظر