روایت تاریخچه پاتولوژی؛ از ورود میکروسکوپ تا تأسیس نهادهای علمی مدرن
رییس موزه ملی تاریخ علوم پزشکی ایران، در بازدید آسیب شناسان دهان، فک و صورت دانشگاه های علوم پزشکی کشور از موزه، به بررسی دقیق و موشکافانه ریشهها، تحولات و چهرههای برجسته علم پاتولوژی در ایران پرداخت.
به گزارش روابط عمومی موزه ملی تاریخ علوم پزشکی ایران، دکتر حمیدرضا نمازی، رییس موزه، با نقد تاریخنگاری رایج که به صورت غیرتحلیلی و بعضاً افسانهپردازانه از اصطلاحاتی چون «پدر علم» استفاده میکنند، به نمونههایی مانند دکتر قاسم غنی (نویسنده اولین کتاب غدد در ایران در سال ۱۳۱۵ شمسی) و دکتر علیخان پرتو اعظم (نخستین رئیس گروه داخلی در ایران) اشاره کرد که پیش از برخی مدعیان معاصر این القاب، بنیانگذار حوزههای تخصصی خود بودند.
وی، با اشاره به تأثیرات سه چهره علمی قرن نوزدهم — لویی پاستور، رودلف ویرشو و آگوستین گریزول — اهمیت تاریخی آنها را در توسعه علوم پزشکی در ایران برشمرد و تصریح کرد: پاستور، که ناصرالدینشاه در سفر سوم خود به اروپا با او دیدار کرد، با نظریه میکروبی بیماریها الهامبخش نسل جدیدی از پزشکان ایرانی شد. ویرشو، با دیدگاههای اجتماعی خود در ریشهکنی بیماریها، بنیانگذار پزشکی اجتماعی لقب گرفت و گریزول، از مهمترین چهرههای آموزشی در پاتولوژی، نقش محوری در آموزشهای پزشکی داشت.
دکتر نمازی در ادامه، به زندگی دکتر محمد کرمانشاهی، از اولین پزشکان ایرانی تحصیلکرده در فرانسه، اشاره کرد و گفت: او با حضور در مکتب پاستور، دیلافوا و گریزول، دانش پاتوفیزیولوژی را به ایران آورد و نخستین میکروسکوپ و لامهای آزمایشگاهی را وارد کشور کرد. لقب «دکتر کفری» که به دلیل مواجههاش با نگاه سنتی بر او نهاده شد، گویای چالشهایی است که علم نوین در بدو ورود به ایران با آن روبرو بود.
رییس موزه ملی تاریخ علوم پزشکی، میرزا ابوالحسن خان تفرشی و فرزندانش میرزا علیرضا خان و دکتر ابوالقاسم بهرامی را از دیگر چهرههای مهم تاریخ پزشکی ایران، معرفی کرد و افزود: در ترجمه و تدریس پاتولوژی و راهاندازی ساختارهای بهداشتی شهری، از جمله تأسیس اداره تنظیف تهران، نقش مهمی داشتند. نسخههای متعددی از کتاب سهجلدی پاتولوژی گریزول توسط آنان ترجمه شده و در دوران قاجار رایج بوده است.
وی در بخش دیگری از سخنان خود، به ظهور زبان علمی در ایران و تأثیر واژههایی چون «پاتولوژی»، «استرس» و «افسردگی» در شکلگیری تفکر معاصر ایرانی اشاره کرد. بر این اساس، پاتولوژی نهتنها بهعنوان یک علم بلکه بهعنوان شیوهای از اندیشیدن در جامعه ایرانی تثبیت شده است.
دکتر نمازی، از مصطفی حبیبی گلپایگانی به عنوان یکی از مؤثرترین چهرههای پاتولوژی نوین ایران یاد کرد و گفت: او با تحصیل در پاریس و بازگشت به ایران، ساختار نوین دانشکدههای پزشکی تبریز، شیراز، و اصفهان را پایهگذاری کرد و با نوشتن کتاب «تشریح مرضی» در سال ۱۳۱۹ شمسی که بعدها به نام آسیب شناسی تجدید چاپ شد، نخستین تالیف علمی فارسی از پاتولوژی را به جامعه پزشکی ایران عرضه کرد.
لازم به ذکر است در این نشست، به لایههایی از تاریخ فراموششده پزشکی ایران، از مواجهه با سنت تا تأسیس نهادهای علمی مدرن و از ورود میکروسکوپ تا تأسیس دانشکدههای پزشکی نوین اشاره شد.
ارسال نظر